بررسی کهن الگوی آب و کمان کشی در داستان رستم و اسفندیار از منظر آیکونولوژی

Authors

  • حسین دیّری دانشجوی کارشناسی ارشد پژوهش هنر، دانشگاه هنر، استان تهران، شهر تهران
  • محمدتقی آشوری دانشیار گروه آموزشی پژوهش هنر، دانشکده هنرهای کاربردی، دانشگاه هنر، استان تهران، شهر تهران
Abstract:

بنابر روایت فردوسی در شاهنامه، اسفندیار روئین تن است اما رستم  با پرتاب تیری او را به کام مرگ می کشاند. در اساطیر ایران کمان کشی از خویشکاری های مهم ایزدان باران آور محسوب می گردد و چنین کنشی در پیوند با عناصری همچون سیمرغ، روئین تنی، درخت گز و ... می تواند یادآور مفاهیم رایج اساطیری در این زمینه باشد. هدف از تدوین این مقاله نیز، رمزگشاییِ نمادپردازی های صورت گرفته در ارتباط با کمان کشی و عنصر آب در این داستان با استفاده از روش آیکونولوژی است، که در مطالعات هنر، به شناسایی تصاویر مکرر در فرهنگ جوامع و پیگیریِ استمرارِ آن در تصویر و نوشتار می پردازد. بیان مسئله در این مقاله شناسایی عناصر نمادین در پیوند با کمان کشی از سوی رستم  با تاکید بر عنصر آب است. روش تحقیق توصیفی – تحلیلی و داده ها از طریق منابع کتابخانه ای و تصاویر نیز از طریق فضای مجازی و منابع کتابخانه ای جمع آوری شده است. نتایج نشان می دهد که کمان کشی در این روایت به عنوان کهن الگویی پر تکرار در جغرافیای اساطیری اقوام هندواروپایی، بار دیگر تضاد میان نیروهای خیر و شر در ارتباط با آئین های باران آور را به تصویر می کشد. 

Upgrade to premium to download articles

Sign up to access the full text

Already have an account?login

similar resources

تحلیل کهن الگویی داستان رستم و اسفندیار

یکی از رویکردهای مهم نقد و بررسی آثار ادبی، نقد کهن‏الگویی یا اسطوره‏شناختی است که آن خود یکی از متفرعات نقد روان‏شناسی‏ ژرفانگر به‏شمار می‏آید. ‌این نوع رویکرد که بر پایة اندیشة روان‏پزشک سوئیسی، کارل گوستاو یونگ تکوین یافته، به بررسی و تحلیل عناصر ساختاری اسطوره که در روان ناخودآگاه جمعی حضور دارند، می‏پردازد. در نظر یونگ ‌این عناصر نوعی تجربة همگانی است که به گونه‏ای در همة نسل‏ها تکرار می‏ش...

full text

تحلیل کهن الگویی داستان رستم و اسفندیار

یکی از رویکردهای مهم نقد و بررسی آثار ادبی، نقد کهن‏الگویی یا اسطوره‏شناختی است که آن خود یکی از متفرعات نقد روان‏شناسی‏ ژرفانگر به‏شمار می‏آید. این نوع رویکرد که بر پایه اندیشه روان‏پزشک سوئیسی، کارل گوستاو یونگ تکوین یافته، به بررسی و تحلیل عناصر ساختاری اسطوره که در روان ناخودآگاه جمعی حضور دارند، می‏پردازد. در نظر یونگ این عناصر نوعی تجربه همگانی است که به گونه‏ای در همه نسل‏ها تکرار می‏شود...

full text

بررسی روایت نقالان از داستان رستم و اسفندیار

هنر نقّالی یکی از شاخه­های مهمّ ادبیّات عامّه است، نقّالان می­کوشند با ساده­ترین تعابیر، ضمن بازسازی جذّاب­ترین وقایع حماسی، اجزای گوناگون داستان­ها را متناسب با ذهنیّت مخاطبان، بنوعی، تغییر دهند یا تکمیل کنند. به این ترتیب به هستة اصلی داستان، مقداری شاخ و برگ افزوده و گاه، حتّی اصل ماجرا را تغییر داده­اند. در این مقاله، ضمن مروری کوتاه بر پیشینة هنر نقّالی، به بررسی داستان رستم و اسفندیار از منظر نقّال...

full text

ادب پهلوانی در داستان((رستم و اسفندیار))

در این مقاله ابتدا خواننده با تعاریف و معانی مختلف واژه ((ادب))در زبان و فرهنگ فارسی آشنا میگردد. ادب به معانی ‘مؤدب بودن‘خوشرفتاری‘فرهنگ و تربیت فکری‘ادبیات‘هنر‘معرفت‘قدرشناسی و ... بکار رفته است . در این مقاله مجموع رفتار و کردار پهلوانان بخصوص داستان رستم و اسفندیار ((ادب پهلوانی)) نامیده شده است. اینک به برخی از خصایص مذکور اشاره میکنیم: - احترام پدر و مادر و رفتار محبت آمیز آنان نسبت به ...

full text

مقایسة داستان رستم و اسفندیار با نمایش‌نامة مکبث از منظر سیر روایت، رخدادها و شخصیت‌ها

داستان رستم و اسفندیار، یکی از زیباترین و جذابترین داستانهای شاهنامه فردوسی است. مکبث نیز نمایشنامه‌ای است معروف از شکسپیر. این دو اثر ادبی، از جهاتی دارای وجوه اشتراک هستند. مقاله‌ی حاضر، تلاشی است برای بررسی وجوه اشتراک داستانهای رستم و اسفندیار و مکبث، با تکیه بر سیر روایت، رخدادها و شخصیتهای این دو اثر.

full text

My Resources

Save resource for easier access later

Save to my library Already added to my library

{@ msg_add @}


Journal title

volume 9  issue 17

pages  19- 36

publication date 2016-05-21

By following a journal you will be notified via email when a new issue of this journal is published.

Hosted on Doprax cloud platform doprax.com

copyright © 2015-2023